اشعاری با موضوع عشق و عاشقی

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
به نام خداوند عشق آفرین
انیسم ؛ همان یاور نازنین
عزیزی که دائم مرا همدم است
دلم در حضورش خوش و خرم است
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

با عرض سلام و ادب و احترام

در این صفحه تعدادی از اشعار عاشقانه ی شاد و غمناک بنده که توصیف دیدار و وصال نگار و وفای جانانه و تنهایی عاشق و درد فراق و دوری و جدایی از جانان و گلایه از بی وفایی یار و معشوق   است خدمت شما تقدیم می شود

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
  • شروع صحبت عاشق به نام جانان است
  • ولی یقین سخن از او بدون پایان است
  • چه گویم از می عشقش که مست مستم کرد
  • به دوره ای که مصائب نصیب مستان است
  • ولی چه غم که نفهمم به حال مستی درد
  • که مستی ام به شدائد علاج و درمان است 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
نمونه هایی از اشعار در این صفحه:
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
با نام خدا که عاشقی پیشه ی اوست
ابراز محبتی کنم خدمت دوست
سرمایه ی من امید من عشق علی است
نوری که از آن دو عالمم خوش بر و روست
لطفا با مراجعه به صفحه ی زیر چند شعر کوتاه در مدح مولای متقیان حضرت علی علیه السلام را مطالعه فرمائید
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
آرزویم در جهان دیدار توست
بوسه بر دست و لب و رخسار توست
این مهم روزی محقق می شود
دل غریق مهر مطلق می شود
آن زمان وقتی تو را پیدا کنم
از دلم هر عقده ای را وا کنم
روبرویت می نشینم ساعتی
تا برم از روی ماهت لذتی
لطفا ادامه ی شعر را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
ای که چون سرو روان قامت رعنا داری
چون گلی خوش بر و رو صورت زیبا داری ،
با خبر هستی از این نکته که در هر گذری
صد نفر مثل منی عاشق شیدا داری؟
در صورت تمایل متن کامل این غزل عاشقانه را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
خدایا راضی ام از سرنوشتم
که با جانانه ای نیکو سرشتم
ثنا گویم تو را تا روز محشر
که با او از هم اکنون  در بهشتم
در صورت تمایل دیگر دل نوشته های عاشقانه ی بنده در قالب دوبیتی را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
آیا تو به وعده ات عمل خواهی کرد؟
از روی وفا مرا بغل خواهی کرد؟
بعد از غم دوری که به شدت تلخ است
از بوسه لبم غرق عسل خواهی کرد؟
در صورت تمایل دیگر دل نوشته های عاشقانه ی بنده در قالب رباعی را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
چه خوشبختم که دلدارم تو باشی
 به هر جا هر زمان  یارم تو باشی
چه لذت دارد آن دردی که بینم
پزشک جسم بیمارم تو باشی
الهی بستری گردم به جایی
که در آنجا پرستارم تو باشی
به تنهایی حریفم لشکری را
اگر در جبهه سردارم تو باشی
سپاه غرب و شرق از من گریزند
اگر یار و مددکارم تو باشی
شوم پیروز هر جنگی که در آن
هدف از رزم و پیکارم تو باشی.......
در صورت تمایل  متن کامل این شعر عاشقانه ی رزمی و ابیات دیگری در این زمینه را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

.

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
به ! که خوش چهره تر از نسترن و نسرینی
خوشتر از قند و عسل با لب خود شیرینی
از سراپای تو آید همه عطر گل ناز
با چنین بوی خوشی مژده ی فروردینی
من که نوشیده ام از تجربه انواع شراب
چون لبت خوش نچشیدم که عجب نوشینی
لطفا ادامه ی شعر را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
لبی بر آن لب الوان مرا بس
به دنیا از عنایت این عطا بس
بر این میل من از چشمان مستت
اگر مژگان زنی ای دلربا بس
لطفا ادامه ی شعر را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
من نوکری ات به دولت جم ندهم
من عشق تو را به قیمت کم ندهم
در نزد تو این جهان که سهل است وحقیر
من یک مژه ات به هر دو عالم ندهم
در صورت تمایل اشعار کوتاه در ارتباط با موضوع عشق و عاشقی و معاشقه های گفتاری کوتاه را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
چون تو دلدارِ منی دلشادم
از غم و درد و بلا آزادم
با تو هر روز و شَبم پُرنور است
هر چه خواهم به جهان مقدور است
من خوشم با تو به هر ایّامی
با تو هرگز نبود آلامی
در کنارت غمِ فردایم نیست
از خدا جز تو تمنایم نیست
چونکه غرق کرم دلدارم،
به دعا پس چه نیازی دارم؟
لطفا متن کامل شعر را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
به دورانی که روزش سرد و تار است
اگر آیی زمستان هم بهار است
بیا بر دل قرار و مرهمی بخش
که دل از شوق جانان بی قرار است
نمی دانم کجایی کی بیایی
از این رو مشکل ما انتظار است
لطفا ادامه ی شعر را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
بارالها ببین پریشانم
تشنه ام مستحق بارانم
خسته ام از فضای تنهایی
ای امان از فراق و شیدایی
جان و دل بی قرار جانان است
بین که آلام من فراوان است....
لطفا ادامه ی شعر را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
روز و شب تنها دراین دنیای سرد
بی تو می سوزم میان رنج و درد
در میان درد و غم بیچاره ام
بهر درمان در جهان آواره ام
من غریبم بی تو با اقوام خویش
آشنا گردیده ام با زجر و نیش
همچنان طفلی دراین شهر غریب
می روم هر سو به دنبال حبیب
لطفا ادامه ی شعر را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
در آن روزی که رویت را بدیدم
صدای مهربانت را شنیدم
چنان مست از نگاهت شد وجودم
که شد همرنگ عشقت تار و پودم.....
مرا اما رها کردی و رفتی
بلایایی به پا کردی و رفتی
به دل پس شور شیدایی به پا شد
توان و طاقت و صبرم فنا شد
لطفا متن کامل شعر را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
موی زیبای تو را ای خوش رفیق
زیر میکروسکوپ بدیدم من دقیق
دیدمش در آن جهانی بس عجیب
عالَمی از فهمِ من دور و غریب
صد هزاران ذره یا سِلّول ریز
زنده دیدم در چنان شهری تمیز
میکروبی در آن میان دیدم نحیف
بینوا شیدای جانانی شریف
دیدمش بی صبر و طاقت بود و زار
تشنه ی بوس از لب نوشین یار
او تو را می خواند و گویا عاشق است
در خیالش بر وصالت لایق است
از کرامت پس به او لطفی نما
حاجتش را کن روا بهر خدا»....
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

در صورت تمایل متن کامل حکایت معاشقه ای غیر قابل توصیف را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید

معاشقه ی میکروبی با پادشاه

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
یاد آن ساعات بارانی به خیر
با تو چون در آسِمان بودم به سیر
در زمستان بود و بر من نو بهار
اوّلین دیدار و صحن انتظار
خوشتر از شمس فروزان آمدی
در بغل با ماه تابان آمدی
لطفا ادامه ی شعر را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
زمانی در بهار زندگانی
شدم درگیر احساس جوانی
مرا آن دوره یاری نازنین بود
که از هر منظری او بهترین بود
به زیبایی پری رویان کنیزش
به خدمت جمع حوران گِرد میزش
بهشتی در زمین رخسار او بود
فنون دلبری اسرار او بود
به قامت سرو رعنایی گُل اندام
به دل هم مهرَبان یاری دلآرام
محبت پیشه ای، عاشق نوازی
که بود از هر نظر او یار نازی
شدم مجنون و او لیلای من بود
خودش هم در نهان شیدای من بود
ولیکن از تعصب های بی خود
وصالش لحظه ای ممکن نمی شد....
لطفا ادامه ی این ماجرای عشقی را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
گلرخی بهرِ بنده جانان است
او که ترسیم عشق و ایمان است
آن که بی او جهان بـُوَد تاریک
او که باشد به جان و دل نزدیک
آن که مخزن برای خورشید است
او که معنای عشقِ جاوید است
آن که زیباترین در این دنیاست
او که جانان این دل شیداست
او تویی ای نگارِ جانانم
خوشتر از جانِ من تویی جانم
لطفا ادامه ی شعر را در صفحه ی زیر مطالعه فرمائید 
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
داستان واقعی و زیبا از
 جناب علامه محمدتقی  جعفری
 در دانمارک
حضرت علامه محمدتقی جعفری می‌گفتند:
عده‌ای از جامعه‌شناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا در باره‌ی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند.
موضوع این بود:
ارزش واقعی انسان به چیست؟
معیار ارزش انسان‌ها چیست.
هر کدام از جامعه‌شناسان، صحبت‌هایی ایراد کردند و معیارهای خاصی را ارائه نمودند.
وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم:
اگر می‌خواهید بدانید یک انسان چه‌قدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می‌ورزد.
کسی که عشق‌اش یک آپارتمان دوطبقه است، در واقع، ارزش‌اش به مقدار همان آپارتمان است.
کسی که عشق‌اش ماشین‌اش است، ارزش‌اش به همان میزان است.
اما کسی که ‌عشق‌اش خدای متعال است ارزش‌اش به اندازه‌ ی خداست.
علامه فرمودند:
من این مطلب را گفتم و پایین آمدم.
وقتی جامعه‌شناسان صحبت‌های مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.
وقتی تشویق آن‌ها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم:
عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام حضرت علی علیه السلام است.
آن حضرت در نهج‌البلاغه می‌فرمایند:
«قِیمَةُ کُلِّ أمْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»
«ارزش هر انسانی به اندازه‌ی چیزی است که دوست می‌دارد».
وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه‌ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی علیه السلام همه از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

فهرست اشعار

عاشقانه در قالب مثنوی

❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤

☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆

برای مطالعه ی شعر انتخابی تان  لطفا از لیست اشعار  بر روی نام شعر مورد نظر کلیک کنید.