قرار بود با وقوع انقلاب حکومت عدل علی در ایران پیاده شود اما نفهمیدیم چرا اشرافی گری معاویه از آب درآمد؟
مقدمه
در اینجا به عوامل وقوع انقلاب اسلامی در سال 57 پرداخته شده و روند خیزش مردمی جهت شورش علیه رژیم شاه بررسی می شود و در نهایت نتیجه ی کلی انقلاب برای دنیا و آخرت مردم مورد ارزیابی قرار گرفته است
البته آنچه را در این صفحه خواهید خواند مسلما به طبع بسیاری از انقلابیون و مسئولین مملکتی خوش آیند نخواهد بود اما این مطالب تنها جهت آسیب شناسی انقلاب ارائه می شود و قطعا تفکر و تدبر در این خصوص و سعی در رفع موارد اشکال برای ایران و ایرانی و برای اعتبار و آینده ی جهان اسلام مفید خواهد بود
ان شاءالله
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
آخرین تغییرات:
توسطحسین مفیدی فر
نسخه چاپی شعر

می شود آیا کسی گوید جواب
تا بدانم از چه رو شد انقلاب؟
شک ندارم بوده در دوران شاه
معضلاتی تلخ و بیدادی سیاه
انقلاب اما اگر آمد پدید
شد که گردد آن سیاهی ها سفید
تا شود ایران به دنیا بهترین
در ترقی ؛ در رواج عدل و دین
از همین رو ایده های خوب و ناب
شد سبب خلقی نماید انقلاب
پس برای شورشی سرتاسری
می شود لازم توهم باوری
از همین رو شایعاتی بی اساس
می شود اسباب تحریکات ناس
هر دروغی گفته شد با آب و تاب
تا شود روشن تنور انقلاب
فی المثل آن کس که جان داد از سیگار
خوانده شد نامش شهیدی ماندگار
یا که شد شایع که باشد قرص ماه
بر جمال رهبر ما جلوه گاه
ادعا می شد خریدار سلاح
خائنی باشد زبون در اصطلاح
آن هواپیما که در هنگام جنگ
عرصه را بر بعثیان می کرده تنگ ؛
خوانده شد آهن قراضه در شعار
افتخاری اینچنین شد ننگ و عار
شد راکتورهای بوشهری گواه
تا کنی باور که خائن بوده شاه
مردم بیچاره بی تحقیق و فکر
می پذیرفت آنچه شد آنگونه ذکر
پس جماعت شورش و بلوا کنند
انقلابی در وطن بر پا کنند
انقلابی پایه هایش استوار
بر دروغ و وعده و جهل و شعار
پایه هایی سست و بی اصل و اساس
گرچه برد از مردمان هوش و حواس
مردمان مات سخنرانی شوند
مست آب و برق مجانی شوند
عاقبت شد وعده های پول نفت
پر ثمر در بهمن پنجاه و هفت
شد پس از یک دوره بلوا در وطن
شهد پیروزی نصیب مرد و زن
پس حکومت داده شد در دست اهل
تا شود راه خدا هموار و سهل
تا شود عدل علی اینجا رواج
تا تمام درد ما گردد علاج
تا وزیر و کارگر یکسان شوند
کل ایران تابع قرآن شوند....
این میان دردی ولی درمان نشد
مشکلی از مردمان آسان نشد
در عوض هم از میان رفت اعتماد
هم فنا شد اصل دین و اعتقاد
هم طبیعی شد فساد و اختلاس
هم منافق شد عزیز و حق شناس
زیر و رو شد این وطن با انقلاب
هر چه می بینی در ایران شد خراب
تا خمینی رهنمایی می نمود
انحراف از ایده ها آسان نبود
بعداز او اما به کلی شد فنا
اعتماد و دین و اخلاق و حیا
بعد پیغمبر علی تنها بماند
دوره ی ما هم ولی تنها بماند
با نفوذ عده ای فرصت طلب
روز ایرانی جماعت گشته شب
چون ریاست را دغل دارد به دست
پس عسل زهر هلاهل گشته است
این زمان هر کس که پستی را گرفت
جای خدمت دامن دنیا گرفت
بهر این مردم کسی خدمت نکرد
کس نشد در فکر رفع رنج و درد
نفت و آب و برق مجانی چه شد؟
عزت و فرهنگ ایرانی چه شد؟
حق مردم بی مهابا خورده اند
نفت و گاز و هر چه را شد برده اند
واقعا بود این وطن دوران شاه
از جهاتی زشت و تاریک و سیاه
لیکن این دوران یقینا بدتر است
وضع ما از هر جهت شرم آور است
هر بدی در کار آن طاغوت یان
صد برابر گشته بدتر این زمان
یادم آید قصه ی آن بد مرام
آن کفن دزدی که شد محبوب عام
شاه اگر بد بود و عیاشی نمود
اینقدر در دوره اش دزدی نبود
لااقل در عصر او با نام دین
ظلم و تبعیضی نمی شد اینچنین
بهر دزدان وقت غارت یا فرار
امنیت جایی نمی شد برقرار
هر کسی آن دوره از هر دسته بود
بیش از این دوران به دین دلبسته بود
اعتماد و پاکی و صدق و صفا
بیش از اینها دیده می شد بین ما
آنکه بر مردم بخواند از بهشت
پس چرا خود می نماید کار زشت؟
کافری کی می نماید اختلاس
مثل مسئولین ما در هر لباس ؟
کی کسی آن دوره حتی گنده لات
اینچنین می کرده جایی منکرات؟
این زمان دائم حکومت داده گیر
بر دو تار موی زن ها در مسیر
لیکن از تاراج میهن غافل اند
از تجارت کردن زن غافل اند
بین مردم اکثر روحانیان
محترم بودند و مقبول آن زمان
این زمان مردم ولیکن دین گریز
بین چه آمد بر سر دین عزیز؟...!
دیدگاه و پیام شما